آفتاب فردا

جانان من آفتاب فرداست؛عشقم نفس صدای دریاست

آفتاب فردا

جانان من آفتاب فرداست؛عشقم نفس صدای دریاست

وظیفهء ما در مورد قرآن(1):

همهء ما میدانیم که خداوند برای هدایت بشر،ادیان و پیامبران و کتابهای آسمانی رو فرستاده تا با دقت و توجه در رهنمود های آنان،در مسیر رسیدن به اهداف آفرینش و زندگی قرار بگیرند و به آن اهداف برسند.

در این میان،ویژگی قرآن مجید در مقایسه با سایر کتب آسمانی این است که اولا بر طبق بیان خود قرآن،این کتاب از هرگونه تحریف و دستکاری مصون خواهد بود:

 «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون»:

ما خود، ذکر (قرآن) را به‌تدریج نازل کردیم و خود برای آن نگهبانیم.

(سورهء حجر،آیهء ششم )

 ثانیا این آخرین کتابی است که از سوی خداوند برای راهنمائی بشر نازل شده و تا قیام قیامت،توانائی راهنمائی نسل بشر رو خواهد داشت.چه طور چنین چیزی امکان دارد؟

در خود قرآن،اشاره ای به یک تقسیم بندی اساسی در مورد آیات قرآن شده که آیات مزبور به محکمات و متشابهات تقسیم گردیده اند.محکمات،آیاتی هستند که معنای واضح و صریح و یکتائی دارند؛اما آیات متشابه،آیاتی هستند که معنای آنها حالت استنباطی دارد و به مرور زمان و پیشرفت علمی و عقلی بشر،می توان مطالب بیشتر و عمیق تری از آن به دست آورد و در راه حل مشکلات و تأمین نیازهای بشری از آنها استفاده کرد.

برخی نیازهای بشری،ثابت هستند و با گذر زمان،تغییری در اصل و ماهیت کلی آنها به وجود نمی آید و فقط ممکن است که شکل ظاهری آنها به مرور زمان و مکان تغییر کند. مانند غذا خوردن که نیاز همیشگی بشر است؛اما ممکن است سلیقه های مختلفی در شکل ظاهری غذا در بین اقوام مختلف به وجود بیاید.

اما برخی دیگر از نیازهای بشری وجود دارند که ممکن است در یک زمانی،به وجود آنها احتیاجی نباشد و یا برای مردم یک زمانه ای،اصلا مطرح و قابل شناخت و دسترسی نباشند؛اما برای مردم دیگری جزو نیازهای ضروری و اولیه باشند.مثلا رسانه های صوتی و تصویری که تا دویست سال پیش،برای هیچ بشری قابل تصور نبودند؛اما امروزه جزو نیازهای اولیه و فوری و فوتی بشر محسوب می شوند.

بر این اساس،آیات قرآن(و حتی احادیث و روایات صحیح و مستند)به محکمات و متشابهات تقسیم شده اند که محکمات،برای نیازهای ثابت بشر و متشابهات هم که بر اساس محکمات،تفسیر و توضیح داده می شوند،برای تأمین نیازهای دیگر بشری به کار برده می شوند...

مشابه این قضیه،این است که در بین مکاتب ادبی اروپا،مکتبی وجود دارد به نام مکتب سمبولیسم( Symbolism)  یا نمادگرائی که در آن مکتب،به جای استفاده از کلمات و عبارات صریح و واضح،از عبارات نمادین و رمزی (سمبولیک) برای ادای منظور گوینده استفاده می شود.خاصیت این سمبل ها و نشانه ها این است که قابلیت حمل مقدار زیادی از معارف رو دارا هستند که این  معارف و اطلاعات،به مرور زمان و با در نظر گرفتن میزان آگاهی مخاطبان،برای آنها قابل کشف است.هرچه معرفت و آگاهی مخاطبان بالاتر برود،مطالب بیشتری برای آنها قابل کشف و تشخیص خواهد بود...

با توجه به این خصلت آیات قرآن و احادیث و روایات مستند و صحیح،بشر می تواند در سایهء کوشش های علمی و معرفتی خود و دستاوردهائی که به مرور زمان،آنها را به دست خواهد آورد،از این گنجینهء عمیق و پایان ناپذیر،استفاده کند و مسیر تعالی خود را به سلامت و موفقیت طی کند.

وظیفهء علمای اسلامی اینه که با تفسیر قرآن و احادیث و در نظر گرفتن شرایط روز،وظایف مؤمنان رو در قبال دین و مسائل اعتقادی،به اونا توضیح بدن....اما سایر تحصیل کرده ها و نخبگان جامعه نیز در این مورد وظایفی دارند که متأسفانه به اون وظایف،به نحو شایسته پرداخته نشده است.

گفتیم که مطالبی که در قرآن و حدیث آمده،حالت کلی دارند که باید به مرور زمان و با پیشرفت علم و معرفت بشری،تفسیر بشوند.مثلا وقتی داستان طوفان حضرت نوح(ع) و کشتی نوح را در قرآن می خوانیم،مفسرین محترم با استناد به اکتشافات باستانشناسی در خاک عراق و یافته های دانشمندان در این مورد،به توضیح جزئیات و ابعاد طوفان نوح و سرنوشت کشتی نوح می پردازند.

یا مثلا در مورد تولید مثل انسان و ترکیب سلول های نر و ماده و تشکیل نطفه و تبدیل آن در مراحل بعدی به علقه و مضغه و عظام و لحم و....مفسرین بزرگوار با استفاده از یافته های دانشمندان زیست شناسی،به تبیین و توضیح آن می پردازند.

اما مسئلهء تأسّفبار اینجاست که تقریبا اکثریت قریب به اتفاق یافته های علمی در دوران معاصر و قرون اخیر،توسط دانشمندان غربی و عموما غیر مسلمان،کشف شده اند و دانشمدان مسلمان،در این زمینه،سهم بسیار کمی داشته و دارند و این بدان معناست که ما برای تفسیر کتاب آسمانی مان،باید محتاج غربی ها و غیر مسلمانان باشیم.

ممکن است کسی بپرسد مگر نه اینکه پیامبر اکرم–صلوات الله علیه و آله–فرموده اند:

اطلبواالعلم ولو من اهل الضلال :دانش را دریافت کنید؛حتی از گمراهان.

یا مثلا فرموده اند:

اطلبواالعلم ولو بالصّین:دانش را دریافت کنید؛ولو از(نقاط دوردستی مانند)چین.

پس چه ایرادی دارد که ما از علوم غربی های غیر مسلمان و اهل ضلال یاد بگیریم؟

ادامه دارد...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.